استودیو بازیسازی چک پوینت با شناخت خوب فرصتهای این حوزه از سال ۹۹ پا به عرصهی بازیسازی گذاشت. آنچه در ادامه میخوانید مصاحبه با علی فخری، همبنیانگذار استارتآپ چک پوینت است.
علی فخری از چالشها و اشتباهاتی که در طی این مسیر با آنها مواجه شدهاند به ما میگوید؛ از رویاهایی که امیدوار است با وجود تحریمها بتوانند به آنها دست پیدا کنند، با ما همراه باشید.
چک پوینت چطور شکل گرفت؟
من در فضای دانشگاهی و پارک علم و فناوری با مسیر استارتآپی آشنا شدم. قبل از چک پوینت در استارتآپ دیگری در حوزهی گردشگری مشغول به فعالیت بودم که متاسفانه بعد از مدتی تیم تقریبا از هم پاشید. ما هم با توجه به علاقهای که در زمینهی بازیسازی داشتیم، با مشورت منتورهای پارک علم و فناوری در سال ۹۹ به سمت بازیسازی pivot (چرخش) کردیم. اسم تیم در ابتدا چرخش (rotate) بود که نهایتا طی اختلاف نظرهایی که به وجود آمد به چک پوینت رسیدیم. پس از آن هم از پارک علم و فناوری بیرون آمدیم و وارد شتابدهندهی کاتالیزور شدیم که چک پوینت در آنجا شکل گرفت.
مقاله مرتبط: Pivot چیست و نحوهی انجام آن چگونه است؟
چک پوینت چه کار میکند؟
تمرکز چک پوینت روی بازیسازی است. از شروع فعالیت تا امروز ۳ بازی طراحی کردهایم؛ مسخره بازی و پازل داستان که متاسفانه با شکست مواجه شدند و رقابت مرگ که هنوز به بازار ارائه نشده است. اوایل خیلی سعی داشتیم ایدهآلگرا جلو رویم. در رنج سنی ۲۰ سال، اکثر افراد جوانهی غروری دارند که فکر میکنند هیچکس نمیداند و فقط من میدانم؛ ما هم در این طرز تفکر گیر افتاده بودیم. سعی بر این داشتیم که بیشتر مطالعه و امتحان کنیم و خودمان تجربه بهدست آوریم. بازی اول و دوم را ساختیم، با اینکه جزو برترینها قرار میگرفت ولی درآمدی برای ما نداشت و دلیل آن بیتجربگی ما بود.
با توجه به تنوع این حوزه در بازار، شما چه مزیت رقابتی برای خود در نظر گرفتید؟
یکی از بررسیهای ما، دلیل موفقتر بودن بازیهای خارجی نسبت به بازیهای ایرانی بود. بازیهای مثل clash of clans کاربر را در بازی شناور کرده و ذهن او را درگیر میکنند. این همان بحث Gamification (بازی آفرینی) است که ما نیز از آن در بازیهای خود بهره میبریم. در Gamification (بازی آفرینی) کاربران را به چند دسته تقسیم میکنند مثلا دستههای قاتل، جستوجوگر، بهدستآورنده و جمع طلب. در بعضی بازیها مانند Dota2 نیز کاربران کلاسبندی شدهاند. در اینجا متوجه شدیم انتخاب کاربر بر اساس علاقه نیست و بر اساس ذهنیت و روحیات اوست. آدمی که هیجان طلب است با یک آدم منزوی بازیهای متفاوتی را انتخاب میکنند. این کاملا بحث روانشناسی است و ما برای انتخاب هر ویژگی بازی ۱۰۰۰ معیار مختلف را در نظر می گرفتیم.
تیم چک پوینت را معرفی کنید.
در طول سالهایی که چک پوینت آغاز به کار کرد فقط ۴ نفر از اعضای قدیمی آن باقی مانده است. در یک دورهای حدود ۱۵ نفر در تیم فعالیت میکردیم و کار را بدون هیچ حقوق و دستمزدی پیش میبردیم. در نهایت غرور جوانی باعث شد افراد یکی یکی از تیم خارج شوند. در نهایت من، احمد کرد، مهدی قائم دوست و محمد کوثری، باقی ماندیم و سعی کردیم تیم را به سمت جلو پیش ببریم. احمد کرد مسئول برنامه نویسی و اسکرام مستر تیم و مهدی قائمدوست گیم دیزاینر است. محمد کوثری نیز کارهای سمت سرور و دیتابیس را بر عهده دارد. این افراد جزو تیم کارآفرین و همبنیانگذار چکپوینت هستند. به نظر من فداکاری و وفاداری بین ما ۴ نفر خیلی زیاد است. حتی در بدترین موقعیتها نیز از مسائل دیگر صرف نظر میکنیم تا تیم سرپا بماند. همین موضوع باعث شد تا ما بتوانیم به عنوان همبنیانگذار کنار یکدیگر کار کنیم. باقی افراد هم به صورت پروژهای و فریلنسری با ما همکاری دارند.
برونسپاری کارها چه مزیتها و معایبی به دنبال دارد؟
در برونسپاری کار را به خارج از تیم میسپارید و طبیعتا پشتیبانی هم برای آن کار ندارید. از طرفی وارد شدن افراد جدید به تیم چالشهای حقوقی را به دنبال دارد. افراد ممکن است از شما طلب سهم کنند. تجربهای داشتیم که یک نفر برای ۵٪ سهم مشکلات زیادی برایمان ایجاد کرد و دلسوز تیم هم نبود. در نتیجه هر فردی را نمیتوان وارد تیم اصلی کرد، همه دلسوز تیم نیستند و ممکن است سرنوشت تیم را منحرف کنند.
مقاله مرتبط: تمام مارکتینگ را نباید برون سپاری کرد
وضعیت فعلی چک پوینت چطور است و چه چشماندازی برای آن در نظر دارید؟
در حال حاضر مشغول یک پروژه با راهبر جدید هستیم. بیشتر چالشهای فعلی ما در زمینهی مالی است. منتظریم تا تغییرات مالی اتفاق بیفتد تا با سرعت بیشتری حرکت کنیم. پروژهی جدیدمان نیز تا آخر تابستان ارائه میشود. برای ۳ تا ۵ سال آینده هم در نظر داریم پروژههایی را به بازار ارائه کنیم که هم مخاطبین به آن علاقهمند باشند و هم آوردهی مالی خوبی برای ما داشته باشد. علاقهی اصلی ما در بازیسازی، بازیهای کامپیوتر است ولی به دلیل تحریمها نمیتوانیم وارد این حوزه شویم. اگر در آینده در زمینهی بازیهای موبایلی به موفقیت خوبی رسیدیم سعی داریم وارد بازیهای کامپیوتری نیز شویم.
در مسیر راهاندازی استارتآپ خود با چه چالشهایی روبهرو شدید؟
چالشهای ما بیشتر در زمینهی نیروی انسانی بود. اینکه چه کسانی را جذب کنیم تا تیم زودتر به نتایج مورد انتظارش دست پیدا کند. افراد یا مهارت نداشتند یا کار تیمی بلد نبودند. بحث اعتماد نیز مطرح است؛ نمیشود به هرکسی اعتماد کرد. هر شخصی که وارد تیم میشود آیندهی تیم را تحت تاثیر قرار میدهد. اگر کار تیمی مشکل داشته باشد استارتآپ هیچوقت به نتیجه نخواهد رسید.
روند تامین سرمایه چک پوینت از ابتدای راهاندازی تا به امروز چطور بوده است؟
در ابتدا ما هیچ سرمایهای نداشتیم و از جیب خودمان کار را پیش میبردیم. بعد از مدتی وارد شتابدهنده کاتالیزور شدیم که سرمایه معنوی به صورت فضای کار، اینترنت و مشاوره در اختیار ما قرار میداد. دو پروژهی قبلی ما هم به همین صورت بدون سرمایهی خاصی پیش رفت. در همین حین از طریق شتابدهنده کاتالیزور با ۱۰۰استارتآپ آشنا شدیم. در سکوی پرتاب سیستان و بلوچستان شرکت کردیم و موفق شدیم اولین سرمایهی خود را از ۱۰۰استارتآپ جذب کنیم. بعد از آشنایی با ۱۰۰استارتآپ به فضای کاری جدیتری وارد شدیم و سعی کردیم از تجربیات دیگران بیشتر استفاده کنیم.
چه توصیهای به کسانی که تازه میخواهند وارد این مسیر شوند دارید؟
بهترین توصیه این است که در کنار تحقیق و مطالعه از تجربیات دیگران استفاده کنید. نسبت به ایدههای خود guard (حالت تدافعی) نداشته باشید. . کسی که ۱۰ سال تجربه دارد با یک جمله می تواند شما را به موفقیت برساند. دو پروژهای که ما در آنها شکست خوردیم به دلیل غرور و خودخواهی بود که میگفتیم فقط خودمان کار را پیش ببریم.