مراکز حمایت از استارتاپ ها – قسمت اول: معرفی و تفاوت شتاب دهنده ها، مراکز رشد و استارتاپ استودیوها
به دلیل نبود اطلاعات کامل و جامع درباره مراکز حمایت از استارتاپها پایگاه تکراسا با حمایت و پشتیبانی مجموعه «۱۰۰ استارتاپ» به عنوان یاور تحقیقاتی، اقدام به تحقیق در این موضوع کرده است که نتایج این تحقیقات در قالب سری مقالههای تحقیقاتی «مراکز حمایت از استارتاپها» به زیستبوم کارآفرینی ایران عرضه میشود.
در فضای استارتاپی، مراکز مختلفی در دنیا به وجود آمده که استارتاپها را حمایت میکنند و راه رسیدن آنها را به مراحل بالاتر هموار میسازند. اما بسیاری از افراد تازهکار در حوزهی استارتاپی تفاوت میان این مراکز را نمیتوانند تشخیص دهند و آنها را یکسان میپندارند؛ در نتیجه در تصمیمگیری دچار ابهام و سردرگمی میشوند. در سری مقالههای تحقیقاتی «مراکز حمایت از استارتاپها» قصد داریم نگاهی جامع و کامل به مراکز حمایت از استارتاپها داشته باشیم.
در این مقاله میخواهیم؛ نخست انواع گوناگون مراکز حمایتکننده با تأکید بر شتابدهندهها را معرفی و تمایز بین آنها را بررسی کنیم.
انواع مراکز حمایت از استارتاپها
به طور کلی مراکز حمایت از استارتاپها را میتوان به سه دسته اصلی طبقهبندی نمود:
- مراکز شتابدهنده (Accelerator)
- مراکز رشد یا انکوباتور (Incubator)
- استارتاپ استودیوها (Startup Studio)
اگرچه مراکز دیگری نیز برای حمایت استارتاپها وجود دارند، اما در این مقاله بر روی این سه مرکز تأکید میشود.
اگرچه به نظر میرسد این مراکز یکسان هستند، اما در عمل تفاوتهایی با یکدیگر دارند. امروزه برخی از مراکز حمایتی با عنوان هیبرید (Hybrid) شکل گرفتهاند که هم ویژگیهای مرکز شتابدهنده و هم ویژگیهای مرکز رشد را دارند.
در ادامه به ویژگیهای هر یک از مراکز حمایت کننده استارتاپها میپردازیم.
مراکز شتابدهنده
در سال ۲۰۰۵ میلادی، اولین شتابدهنده به نام وایسی (Y Combinator) توسط پل گراهام در آمریکا شکل گرفت. بعد از موفقیت این مرکز، شتابدهندههای بیشتری در آمریکا و نیز سایر نقاط جهان شکل گرفتند.
نمودار زیر روند رشد مراکز شتابدهنده در آمریکا را طی بازه زمانی ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ نشان میدهد.
همان طور که نمودار بالا نشان میدهد؛ در سال ۲۰۰۸ میلادی همزمان با بحران اقتصادی آمریکا و اروپا، رشد مراکز شتابدهنده و به دنبال آن استارتاپها افزایش چشمگیری داشته است. اما از سال ۲۰۱۳ به بعد تقریباً روند ثابتی را تجربه کرده است.
همان طور که از اسم شتابدهندهها پیداست، هدف اصلی بیشتر این مراکز شتابدهی به استارتاپهای مستعد و کسب درآمد از آنهاست. این مراکز بیشتر مواقع از استارتاپهای تکنولوژیمحور حمایت میکنند. در سالهای اخیر تلاش شتابدهندهها برای تمرکز در حوزههای کاری خاص در استارتاپها بوده است. مانند تمرکز بر روی استارتاپهای حوزهی سلامت دیجیتال.
مراکز شتابدهنده از استارتاپهایی که در مراحل اولیه رشد خود هستند حمایت میکنند و به رشد آنها شتاب میبخشند. این گونه مراکز به استراتژی و مدل کسبوکار (Business Model) استارتاپها توجه ویژهای دارند و معمولاً لازم است تا استارتاپها نمونه محصول اولیهای (MVP) از ایده خود داشته باشند. (منبع)
حمایت مراکز شتابدهنده در دورههای زمانی مشخص و کوتاهی ارائه میشوند و مهم است که در این مدت استارتاپها رشد سریعی داشته باشند و سهم نسبتاً مناسبی از بازار را به دست آورند.
در دورهی حمایت از استارتاپها توسط مراکز شتابدهنده، از منتورهای (Mentor) باسابقه برای مشورت استفاده میشود. منتورها معمولاً از کارآفرینان موفق، متخصصان فنی، اعضای اجرایی شتابدهنده و سرمایهگذاران هستند که به طور همهجانبه به تیمهای استارتاپی مشورت میدهند. (منبع)
از شناخته شدهترین شتابدهندههای دنیا میتوان به وایسی و تکاستارز (Techstars) اشاره نمود. دلایل موفقیت و شکست شتابدهندهها را میتوانید در مقالاتی که در آینده در این سایت منتشر میشود، دنبال کنید.
فرآیند رشد استارتاپ در مراکز شتابدهنده
به طور کلی فرآیند رشد استارتاپ در مراکز شتابدهنده عبارتاند از:
- فرآیند انتخاب تیم
از میان تعداد بسیاری از تیمهای درخواستدهنده به مراکز شتابدهنده، تعدادی از تیمها انتخاب میشوند. به طور مثال شتابدهنده موفق وایسی، تنها ۲٪ از درخواستهایی که دریافت میکند را میپذیرد. در مقایسه با نرخ پذیرش دانشجو در دانشگاه استنفورد که برابر است با ۵/۱٪ .
- تأمین سرمایهی اولیه (بذری) استارتاپ
معمولاً مراکز شتابدهنده مبلغی بین ۱۰ تا ۶۰ هزار دلار در ازای دریافت ۳ تا ۱۲ درصد سهام به استارتاپها پرداخت میکند.
- برنامهی حمایتی
طول مدت این برنامه معمولاً بین ۳ تا ۶ ماه است. مانند برگزاری رویدادها، جلسات سخنرانی و منتورینگ (Mentoring) تیمها در فضای کار اشتراکی و فراهم کردن امکان دسترسی به شبکهی سرمایهگذاران خطرپذیر و سایر همکاران شتابدهنده مانند اعضای شرکتهای بزرگ تجاری.
- پایان برنامه و برگزاری دمو دی (demo day)
در این روز استارتاپهایی که دورهی شتابدهی خود را گذراندهاند، فارغالتحصیل میشوند و با ارائه محصول یا خدمت خود به سرمایهگذاران، شرکتها و رسانهها به مرحلهی جذب سرمایههای بزرگتر میرسند.
بررسی ساختار مراکز شتابدهنده
به منظور بررسی ساختار مراکز شتابدهنده، پنج عامل زیر در نظر گرفته میشود:
۱) استراتژی
استراتژی یک شتابدهنده بیشتر توسط موسسان و سهامداران اصلی آن تعریف میشود که بر پایه آن برنامههای خود را ارائه میدهند. هر مرکز شتابدهنده اهداف کلیدی خاص خود را داراست؛ بسته به اینکه خصوصی اداره میشود یا زیر نظر سازمانهای بزرگ یا دولت باشد.
تمرکز بر حوزه یا صنعتی خاص یکی از مهمترین معیارهای انتخاب استراتژی است. استراتژی مراکز شتابدهنده میتواند از حالت عمومی (عدم تمرکز بر حوزهی کاری خاص) تا تمرکز بر حوزهای خاص (Vertical) تعیین شود.
دیدگاه مدیر شتابدهنده استارتاپ بوتکمپ (Startupbootcamp) در برلین:
ما فکر میکنیم که تشکیل یک شبکه از منتورها و تیمهای شتابدهنده بر روی حوزهای مشخص، با هدف رسیدن به کلاس جهانی در آن حوزه بهتر از حالت عمومی است.
تمرکز جغرافیایی یکی دیگر از معیارهای انتخاب استراتژی مراکز شتابدهنده است. جذب استارتاپهای محلی یا کشوری یا گسترش برنامهها به صورت بینالمللی تأثیر مهمی بر شناخت نیازهای استارتاپها و تعیین استراتژی مشخص برای حمایت از آنها دارد.
۲) مجموعه برنامهها
برنامههای مراکز شتابدهنده به طور کلی به دو بخش برنامه آموزشی و منتورینگ تقسیم میشود.
- برنامه آموزشی
– برنامه آموزشی شامل مباحثی مهم و جدید است که استارتاپها با آنها روبهرو میشوند. مباحثی مانند مالی، حقوقی، روابط عمومی (PR)، مارکتینگ، طراحی رابط کاربری (UI و UX) و …
– برنامههایی در قالب رویدادها، کارگاهها (Workshop) و سخنرانیهای انگیزشی
– مشاوره و منتورینگ تیمها معمولاً به صورت هفتگی برگزار میشود. بررسی رشد هفتگی استارتاپها و تعامل مسئولین شتابدهنده و برخی از منتورها با تیمها که باعث نزدیکی و افزایش اعتماد بین آنها میشود.
– در دمو دی تمرکز بر روی نحوه ارائه استارتاپها برای جذب سرمایه است و میتواند شامل ارائه محصولات و خدمات استارتاپها به مشتریان خود علاوه بر سرمایهگذاران باشد.
– مستقر شدن در یک فضای کار اشتراکی موجب همکاری تیمها و یادگیری فردی میشود. علاوه بر این، میتواند باعث کاهش تمرکز تیمهای استارتاپی شود و از پیشرفت و کیفیت کار آنها بکاهد.
- منتورینگ
منتورهای اصلی شتابدهنده باید کارآفرینان کارکشتهای باشند که پیش از این خود را به اثبات رساندهاند. آنها از دو طریق برگزاری رویداد (Speed Dating) و همسانگزینی (Match Making) با استارتاپها ارتباط برقرار میکنند. این افراد میتوانند در توسعه کسبوکار، جذب مشتری، نحوه ارتباط با سرمایهگذاران و … به استارتاپها کمک کنند. سایر منتورها میتوانند سرمایهگذاران، اعضای شرکتهای همکار شتابدهنده و متخصصان فنی و صنعتی باشند.
۳) ساختار تأمین مالی (Funding)
تأمین مالی استارتاپها در مراکز شتابدهنده به طور کلی به دو دسته زیر تقسیم میشود:
- تأمین مالی توسط خود مراکز شتابدهنده
- تأمین مالی به واسطه ارتباط استارتاپ با سرمایهگذاران
سرمایه مراکز شتابدهنده نیز بیشتر به وسیلهی سهامداران آنها مانند سازمانهای بزرگ، دولت، مراکز عمومی و … تأمین میشود.
بیشتر شتابدهندههایی که به تازگی برنامه خود را راهاندازی کردهاند، قادر به کسب درآمد از طریق سرمایهگذاری بر روی استارتاپهای تحت نظر خود نیستند. زیرا این برنامهها به تازگی شکل گرفتهاند و خروجی (Exit) نداشتهاند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه مدل کسبوکار میتوانید مقالههای منتشر شده در سایت را دنبال کنید.
۴) ساختار و معیارهای جذب تیمها
جذب تیمها معمولاً در دورههای زمانی مشخصی صورت میگیرد. در بعضی از مراکز شتابدهنده بازه زمانی مشخصی برای ارائه درخواست پذیرش در نظر گرفته میشود و در برخی از آنها در هر زمانی از سال میتوان درخواست پذیرش را ارسال نمود. بنابراین برنامههای مراکز شتابدهنده نوع دوم منعطفتر است.
تیمها برای ارائه درخواست باید ابتدا از طریق آنلاین اقدام به ثبتنام کنند. اطلاعرسانی عمدتاً از طریق وبسایتهایی مانند F6S.com انجام میگیرد. سپس در صورت پذیرش، دعوت به مصاحبه حضوری میشوند. برخی از مراکز شتابدهنده نیز با برگزاری رویدادها و مسابقات مختلف، اقدام به جذب تیمها میکنند.
مراکز شتابدهنده معمولاً با تشکیل کمیتهای از مدیران شتابدهنده، سرمایهگذاران، منتورهای باتجربه و فارغالتحصیلان شتابدهنده، تیمهای مختلف را مورد ارزیابی قرار داده و با آنها مصاحبه میکنند. بیشتر مراکز شتابدهنده اعضای تیم را به عنوان مهمترین فاکتور انتخاب تیم در نظر میگیرند.
به طور مثال بنیانگذار شتابدهنده د فمیلی (thefamily) میگوید:
کاری که شما برای انتخاب توسط شتابدهنده باید انجام دهید این است که فقط ایمیل درخواست را بفرستید. ما به اینکه کسبوکار شما چیست کاری نداریم. ما با شما حرف میزنیم تا شما را بشناسیم و بدانیم که چه کسی هستید.
۵) خدمات فارغالتحصیلان
فارغالتحصیلان موفق میتوانند با بازگشت به شتابدهنده و کمک به آنها موجب موفقیت بیشتر آنها شوند.
بسیاری از مراکز شتابدهنده موفق بر ارتباط مداوم و مناسب با تیمهایی که از برنامه شتابدهنده فارغالتحصیل شدهاند، تأکید بسیار دارند. مراکز شتابدهنده با برگزاری رویدادهای مختلف و منظم از فارغالتحصیلان دعوت میکنند تا در برنامه آنها شرکت کنند و تجربیات خود را با بقیه در میان بگذارند.
مراکزی که از استارتاپها سهام دریافت میکنند، بعد از فارغالتحصیل شدن به حمایت خود ادامه میدهند؛ زیرا با بزرگتر شدن استارتاپها، سهام شتابدهنده هم ارزش بیشتری پیدا میکند. همچنین شبکه فارغالتحصیلان میتوانند سرمایهای برای تأمین سرمایهگذاران و منتورهای موردنیاز مراکز شتابدهنده باشند.
سه نوع اصلی مراکز شتابدهنده
به طور کلی سه نوع مراکز شتابدهنده به تقسیم میشوند که در زیر به معرفی آنها میپردازیم.
- مراکز شتابدهندهی مستقل (Investor-led یا Non-corporate)
شتابدهندههایی مستقل هستند که درآمدزایی آنها بیشتر از طریق خروج و رشد ارزش سهام استارتاپها است. بیشتر مراکز شتابدهنده موفق دنیا از این نوع هستند.
این نوع مراکز توسط سرمایهگذاران خطرپذیر (VC) یا سرمایهگذاران فرشته (Angel investors) تأمین مالی میشوند. از نمونههای موفق آن میتوان به وایسی و تکاستارز اشاره نمود. اهداف اصلی آنها افزایش ارزش سهام استارتاپها است. این نوع شتابدهندهها در ازای سرمایهگذاری بذری، درصد مشخصی از سهام استارتاپها را در اختیار میگیرند.
از نظر مدیر شتابدهنده پلاگ اند پلی (Plug&Play):
ما این کار را میکنیم زیرا دوست داریم تا سرمایهگذاری کنیم. وقتی به هشت سال قبل نگاه میکنیم، دوست دارم تا دو خروج بزرگ داشته باشیم.
این نوع مراکز شتابدهنده بیشتر از استارتاپهایی که مراحل پیشبذری را گذرانده و نمونه محصول اولیه مناسبی دارند حمایت میکنند. منتورهای آنها عموماً از سرمایهگذاران و کارآفرینان باتجربه هستند. یکی از مدیران این نوع شتابدهندهها، منتورهای خود را سرمایهگذارانی در لباس منتورها خطاب کرده است. (منبع)
- مراکز شتابدهندهی وابسته (Matchmaker یا Corporate)
این نوع مراکز شتابدهنده توسط شرکتهای بزرگ پایهگذاری و تأمین مالی شده و شبیه مراکز رشد هستند. اهداف آنها ارائه خدمات جدید به مشتریان بالقوه و مشتریان فعلی شرکت است. دلیل شکلگیری این نوع شتابدهنده توسعه نوآوری در ساختار شرکت میباشد. در اصل نوع جدیدی از بخش تحقیق و توسعه (R&D) شرکتها هستند.
کمیته انتخاب تیمهای استارتاپی از سهامداران و مدیران شرکتها هستند. همچنین منتورها بیشتر از میان تیم اجرایی خود شرکت انتخاب میشوند که به استارتاپها کمک کنند تا در درون شرکت رشد کنند. اغلب این شتابدهندهها بدون سوددهی (Not For Profit) هستند؛ یعنی تأمین مالی همانند شتابدهندههایی که سهام دریافت میکنند، نیست. (منبع)
- مراکز شتابدهندهی دولتی (ecosystem یا Government-sponsored)
شتابدهندههایی که زیر نظر و حمایت دولت یا نهادهای عمومی شکل میگیرند. اهدافی نظیر رشد نوآوری و فناوری در جامعه و نیز رشد اقتصادی به وسیله رشد جامعه استارتاپی دارند.
یکی از معیارهای انتخاب تیمها توسط شتابدهنده، همسویی اهداف آنها با اهداف شتابدهنده است. به طور مثال ممکن است تیمی متشکل از نیروهای فنی و علمی، محصولی کاملاً جدید را اختراع کرده باشند که بازار به آن احتیاج چندانی ندارد. در مقابل ممکن است تیمی متشکل از اعضایی با تجربه مناسب از بازار و تجارت، ایدهای داشته باشند که با پر کردن خلأ بخشی از بازار بتوانند بسیار سودآور باشد. اگر قرار به انتخاب یک تیم از بین آنها باشد، قاعدتاً شتابدهنده مستقل، تیم دوم را انتخاب میکند و شتابدهنده دولتی، تیم اول را میپذیرد. این مثال به خوبی عدم سوددهی (Not Fot Profit) شتابدهندههای نوع سوم را بیان میکند.
لازم به ذکر است، یکی دیگر از معیارهای انتخاب تیم توسط این نوع شتابدهندهها، میزان اشتغالزایی ایده تیم است. این نوع مراکز شتابدهنده از استارتاپهایی که صرفاً در مرحله ایده قرار دارند، حمایت میکنند.
برنامه آموزشی این نوع مراکز نسبت به دو نوع دیگر از شتابدهندهها از لحاظ محتوا بیشتر و غنیتر است. این برنامه شامل برنامههایی مانند کلاسهای آموزشی، کارگاهها و رویدادهای یادگیری است که به بنیانگذاران استارتاپها کمک میکند تا ایده خود را گسترش داده و مزیت رقابتی ایجاد کنند.
در بعضی از این شتابدهندهها منتورها برای کمک و مشورت به استارتاپها پول دریافت میکنند. بنابراین منتورینگ در این نوع شتابدهندهها بر خلاف دو نوع قبلی در اولویت برنامههای آنها قرار ندارد.
مدل کسبوکار این نوع شتابدهندهها چندان واضح و مشخص نیست. برنامههای آنها صرفاً برای راضی نگه داشتن سهامداران دولتی اجرا میشود. بعضی از آنها برای تأمین هزینههای اجرایی خود از استارتاپها شهریه اندکی میگیرند. همچنین برخی از این شتابدهندهها، سرمایهگذاری بذری را در ازای دریافت سهام اندک (معمولاً ۳ تا ۷ درصد) از استارتاپها انجام میدهند. این نوع شتابدهندهها برای کارآفرینان جوان و تازهکار و استارتاپهای در مرحله ایده، میتواند کمک بسیار خوبی باشند.
در جدول زیر خلاصهای از مطالب قبلی و ساختار سه نوع اصلی شتابدهنده را مشاهده میکنید.
مدل دیگری از شتابدهندهها که اخیراً شکل گرفتهاند، هیبرید نام دارند؛ که ترکیبی از ویژگیهای مدلهای مختلف شتابدهندهها را دارند. برای مثال شتابدهنده بثتال گرین ونچر (Bethnal Green Venture) توسط نهادهای عمومی سرمایهگذاری میشود (شتابدهنده دولتی)؛ اما برنامه منتورینگ فشرده و قوی دارد که توسط کارآفرینان سریالی و سرمایهگذاران اجرا میشود (شتابدهنده مستقل).
البته این مدل از شتابدهنده میتواند پیچیده باشد و مشکلاتی را نیز با خود به همراه بیاورد. به خصوص زمانی که سهامداران شتابدهنده اهداف متفاوتی داشته باشند. برای نمونه در بعضی شتابدهندهها که سرمایهگذاران نهادهای عمومی دارند، خواهان جذب سرمایهی شخصی هستند. لذا سرمایهگذاران شخصی که در شتابدهنده سرمایهگذاری کردهاند، انتظاراتی دارند که ممکن است موجب دوقطبی شدن انتظارات از شتابدهنده و سردرگمی اعضای اجرایی و مدیران آنها شود.
شتابدهندهها در آمریکا بیشتر به طور مستقل شکل میگیرند و زیر نظر دولت یا سازمان خاصی نیستند. در اروپا بیشتر زیر نظر اتحادیه اروپا (EU) و دولتها هستند. (منبع)
مراکز رشد (انکوباتور)
مراکز رشد در دهه ۱۹۶۰ میلادی توسط شرکتهایی که قصد نوآوری در کسبوکار خود را داشتند شکل گرفتند. (منبع)
مراکز رشد معمولاً توسط دانشگاهها و مراکز دولتی و سازمانی اداره و تأمین مالی میشوند. بنابراین بسیاری از استارتاپهای تحت حمایت آنها، زیرمجموعه یک سازمان یا شرکت بزرگ هستند و در حوزههای مرتبط با آن سازمان فعالیت میکنند.
این مراکز برای کارآفرینانی با استارتاپی در مرحله ایده، ایدهآل است. چون به آنها کمک میکند تا پایه کسبوکار خود را بسازند، تیم خود را تکمیل کنند و اولین مشتریها را جذب کنند. مراکز رشد همچنین از ایدههای کاملاً جدید و علمی که معمولاً توسط مخترعان مطرح میشود، استقبال زیادی میکنند. (منبع)
حمایتهای مراکز رشد شامل حمایتهای مداوم فنی، منابع انسانی و مالی هستند که به مدت طولانیتری، معمولاً بین ۱ تا ۵ سال، ارائه میشوند و حتی در برخی مواقع پایان مشخصی ندارند. لذا استارتاپهای شکل گرفته از دل مراکز رشد ممکن است تا مدتی طولانی سودآوری آنچنانی نداشته باشند. یکی از بهترین نمونههای خارجی، مرکز رشد آیدیالب (Idealab) است.
بیشتر مراکز رشد برخلاف شتابدهندهها، شرط تأمین سرمایه بذری در ازای گرفتن سهام از استارتاپهای تحت حمایت خود را ندارند. (منبع)
شتابدهنده و مرکز رشد، هر دو کمک میکنند تا با ارزشمندتر کردن استارتاپها و نمایش آیندهای پرسود به سرمایهگذاران، آنها را ترغیب به سرمایهگذاری در استارتاپها کنند. در شکل زیر میتوانید شباهتها و تفاوتهای شتابدهنده و مرکز رشد را ببینید.
اگر شتابدهنده را گلخانهای فرض کنیم که محیطی عالی را برای رشد گیاه جوان فراهم کند؛ مرکز رشد دانه گیاه مناسب را در بهترین خاک ممکن میکارد تا جوانه زده و رشد کند.
بیشتر تیمها میتوانند از حضور در مراکز رشد سود کنند اما تعداد کمی از آنها مناسب حضور در شتابدهنده هستند. طبق آمار، استارتاپهایی که از مراکز رشد فارغالتحصیل میشوند؛ بیشتر از استارتاپهای فارغالتحصیل شده از شتابدهندهها عمر میکنند. (منبع)
استارتاپ استودیو
استارتاپ استودیو، استودیوی ساخت استارتاپها است. استارتاپ استودیو با نامهای استارتاپ فَکتوری (Startup Factory) و وِنچر استودیو (Venture Studio) نیز شناخته میشود.
تعداد استارتاپ استودیوها نسبت به دو مرکز دیگر (شتابدهنده و مرکز رشد) بسیار کمتر است و لذا کمتر شناخته شده هستند. هدف استارتاپ استودیوها ایجاد تعداد قابل توجهی استارتاپ موفق است و بیشتر به صورت مستقل فعالیت میکنند.(منبع)
استارتاپ استودیو برخلاف شتابدهنده و مرکز رشد، خود ایده داشته و تیمها برای ایدههایی از پیش مشخص شده مشخص و انتخاب میشوند. بنابراین استارتاپ استودیو بیشتر به افراد متخصص در یک حوزه نیاز دارد که به ساخت هرچه سریعتر، بزرگتر و بهتر استارتاپ کمک کنند.
ایجاد استارتاپ استودیو برای افراد باتجربه، متخصص و مطرح در زمینهی کاری مشخص مناسبتر است. زیرا به خوبی مشکلات بازار را میدانند و میتوانند ایدههایی برای حل آن تعریف کنند. آنها متناسب با ایده، تیم استارتاپی را جذب کرده و بر روی آن نظارت کنند. (منبع)
هدف استارتاپ استودیو، همبنیانگذاری استارتاپهای زیر نظر خود است. یعنی ۲۰ تا ۵۰ درصد سهام استارتاپها را دریافت میکند. بنابراین استارتاپ استودیو مانند همبنیانگذار سوم در کنار کارآفرینان استارتاپها بوده و هر دو نوع حمایت کوتاهمدت و بلندمدت را ارائه میدهد.
برنامه کوتاهمدت آن شامل برنامههایی مانند جذب کارآفرین و تیم استارتاپی، تأمین سرمایه بذری استارتاپ و توسعه و بهبود ایده است. حمایتهای بلندمدت آن شامل همکاری در اداره استارتاپ، توسعه تیم، پشتیبانی تکنولوژیکی (مانند توسعهی سایت یا اپلیکیشن)، بازاریابی و … میشوند. دوره همکاری استارتاپ استودیو با استارتاپها معمولاً بین ۳ تا ۷ سال میباشد.
سایر مراکز حمایت کننده از استارتاپها
سرمایهگذاران فرشته (Angel Investor)
سرمایهگذارهای شخصی که سرمایه نسبتاً اندکی را بر روی استارتاپها سرمایهگذاری میکنند. این سرمایهگذاران در مراحل اولیه که استارتاپ نیاز مبرمی به سرمایه دارد و سرمایهگذاران کمی حاضر به پشتیبانی استارتاپ در این مرحله هستند، سرمایهگذاری میکنند تا استارتاپ شروع به رشد کند. سرمایهگذاران فرشته معمولاً در ازای تأمین سرمایه، سهام اندکی از استارتاپ را میگیرند. وقتی سرمایهگذاران فرشته به صورت گروهی و یا سازمانی فعالیت میکنند، آنها را سوپر انجل (Super Angel) مینامند. در این صورت سرمایه بیشتری سرمایهگذاری کرده و نقش مهمتری را در ساختار استارتاپ ایفا میکنند.
سرمایهگذاران خطرپذیر (Venture Capitalist)
سرمایهگذارانی که مقدار قابل توجهی سرمایه را در مراحل اولیه (مانند سری A) بر روی استارتاپهایی سرمایهگذاری میکنند که پتانسیل زیادی برای رشد دارند. سرمایهگذاران خطرپذیر این سرمایهگذاری را در ازای گرفتن سهام از استارتاپ انجام میدهند.
شکل زیر مراکز حمایت از استارتاپها را در مراحل اولیه بر اساس میزان حمایت مالی و نیروی انسانی آنها نشان میدهد.
Human-Capital به معنای نیروی (سرمایه) انسانی است. هم به صورت فردی و هم به صورت گروهی که مهارتهای متنوع علمی، فنی، رهبری، تجربه، تخصص و … را دارا هستند. واحد اندازهگیری آن بر اساس ساعت کاری در نظر گرفته شده است.
تاکنون انواع مراکز حمایت از استارتاپها و ویژگیهای هر یک از آنها توضیح داده شد. در یک جمعبندی کلی میتوان تفاوت میان مراکز حمایتی استارتاپها را در جدول زیر مشاهده کرد.
سلام.عالی است.یک شرکت مشاوره ایی درزمینه های مدیریت،استانداردسازی و… دارم.دوست دارم هم افزیی داشته باشیم
سلام بسیار عالی و کامل بود توضیحاتتون فقط کاش مراکز ایرانی حمایت از استارتاپ رو هم معرفی میکردید