علیرضا اشکان ( مدیر مارکتینگ بازار)، در کافه نشونی
استراتژی مارکتینگ باید مطابق محصول تعریف شود
ساختار سازمانی بازار، محصول محور است. بخش مارکتینگ مرکزی بیشتر از جنس تصویر ذهنی برند فعالیت میکند و بقیه محصولات خودشان استرانژی مارکتینگ متفاوتی دارند. استراتژی مارکتینگ محصول محور به ازای هر محصول تدوین میشود و آن محصول، مثلا ویدیو در مرحلهای است که باید به مخاطبان بازار شناسانده شود. چون الآن مخاطبانش، مخاطبان کلی بازار نیستند، اما بقیه محصولات چندین گام جلوتر هستند، بنابراین استراتژیها پیرو محصول تعریف میشود.
برندسازی کارفرما (employer branding)، در بازار
اگر حضور در رسانههای اجتماعی را به عنوان یک کانال ببینیم، یک روش برای تبلیغات است که به عنوان یک فرصت میتوان به سراغش رفت و از آن استفاده کرد. آن چیزی که در حال حاضر وجود دارد، حضور خود بازار در این فضا نیست، ما برندسازی کارفرما (employer branding) بازار را تشکیل دادیم برای اینکه کل اکوسیستم و آدمهایی که میخواهیم جذب کنیم، روی بازار شناخت داشته باشند و بدانند در آن چه اتفاقاتی میافتد و فکر میکنم خیلی هم خوب توانسته است به اهدافی که میخواهد برسد.
چرا بازار در رسانههای اجتماعی حضور ندارد؟
چون ما آن را به عنوان یک کانال اثر بخش ندیدیم؛ شاید در ادامه رویه تغییر کند و شاید هم به همین نحو ادامه پیدا کند، چون کارهایی که تا حالا انجام داده، بازار را تبدیل به پیشگام و پیشرو صنعت کرده است و در واقع یک هزینه فرصتی است که یکسری جاها حضور دارید و یکسری جاهای دیگر نه و قرار نیست ما از تمام کانالها استفاده کنیم و اتفاقا باید یکسری چیزهای خوب را کنار بگذاریم و اثر بخشترین چیز را انتخاب کنیم، چیزی که مشتری را در همان مسیری که مد نظر ماست قرار میدهد.
مزیت رقابتی بازار نسبت به گوگل پلی و سایر رقبا چیست؟
بازار یک محتوای مشترک با اپ استورها دارد که از این لحاظ رقبایش مشخص است اما ما چیزهای زیادی در بازار ایجاد کردیم تا کاربران خیلی راحتتر از آن استفاده کنند. یکی از نکات بازار جامعیت محتوا و محلی بودن آن برای ایرانیهاست. مثلا در مقایسه با گوگل پلی، بستری است که اپلیکیشنهای زیادی روی آن قرار دارد اما مخاطب خاص ایرانی از طریق بازار به اپلیکیشنها راحتتر دسترسی پیدا میکند چون ما علاقه و ذائقه آنها را راحتتر شناسایی میکنیم و به طور شخصی سازی شده هر محتوا را در اختیار افراد قرار دهیم.
روی قسمت پیشنهادات بازار تیم عظیمی کار میکند تا بهترین پیشنهاد در بهترین زمان در اختیار کاربر قرار بگیرد و این پیشنهادات فرد به فرد در بستر بازار فرق میکند، قطعا گوگل پلی هم همینطور است اما به اندازه ما مخاطب ایرانی را نمیشناسد و ما بیشتر به دنبال محتوای ایرانی هستیم در حالیکه گوگل پلی دنبال محتوای جهانی است، پس جامعیت محتوا، محلی بودن، پویایی و به روز رسانیهایی که مدام رصد میشود، همه اینها دست به دست هم میدهد تا ما به عنوان اپ استور اول ایرانیها تلقی شویم.
قاعدتا رقبای ایرانی هم وجود دارد که در قالب اپ استور خدماتی ارائه میدهند و هر کدام روی چیزی تمرکز کردند، بازار حتما ذائقه و نیاز مشتری را بهتر متوجه شده که توانسته طی یک مدت که همزمان با مایکت کارش را شروع کرده، جایگاه متفاوتی داشته باشد، بازار با تبلیغات زیاد به اینجا نرسیده، محصول درست و شخصی سازی شده و موارد دیگری که اشاره شد برای مخاطب مهم بوده و به سمت آن گرایش پیدا کرده است و احتمالا مایکت روی چیزهایی دست گذاشته که جذابیت کمتری برای مخاطب داشته و با وجود تبلیغات نتوانسته به آنها برسد.
بازار کیفیت اپلیکیشنهای ارائه شده را چگونه بررسی میکند؟
در مورد کیفیت اپلیکیشنهایی که در پلتفرمها ارائه میشود باید این نگرش وجود داشته باشد که آن برنامه را کسی دیگر عرضه کرده است. شاید تا 10-15 سال بعد، آدمها این تمایز را بین پلتفرم عرضه و صاحب محتوا قائل شوند، در واقع یک سلسله ترندهای فرهنگی میخواهد که فقط خاص کشور ما نیست و در بقیه کشورها هم وضع همین است. مثلا خیلیها از توییتر در ریاست جمهوری آمریکا انتظار داشتند که اکانت ترامپ را حذف کنند و یا کارهای مشابه دیگری انجام دهد، پس خیلی اوقات این انتظار فرهنگی است که شاید بعدها اصلاح شود اما در حال حاضر چنین چیزی هست و آدمها به پلتفرم این نگاه را دارند.
این موضوع در بازار برای ما بسیار اهمیت دارد و یک سیستم عریض و طویلی برای بررسی محتوا، مجوزهای لازم و … وجود دارد که در نهایت محتوا قابل انتشار باشد؛ اما اینکه محتوای قابل انتشار خوب است یا نه، یک درجه کیفی است. مثلا اگر محتوا آموزش زبان باشد ما باید مجوزها و درست بودن آموزش را بررسی کنیم ولی اینکه مدرس محتوای باکیفیتی را ارائه میدهد یا نه دست ما نیست و اصلا شاید یک موضوع سلیقهای باشد، ما حتی تجربه استفاده، امنیت و موارد دیگر را هم بررسی میکنیم و اتفاقا هجمه زیادی هم که از سمت توسعه دهندگان به ما هست بر سر همین مسائل است. اما ما سمت مخاطب ایستادیم و به آنها میگوییم مشکلی نیست اگر شما کارتان را در پلتفرم ما متشر نکنید، چون مخاطب از ما حسابرسی میخواهد.
برخورد قهری باعث یاس کارآفرینی میشود
اینکه ما از چیزی خیالمان راحت باشد، اتفاقا هدف قانون گذار این است که خیالت راحت نباشد و متناسب با هر تغییری، بتوانی پاسخ درست بدهی. به همین دلیل مدل رویکرد ما برای پاسخدهی به چنین چیزی این است که ساز و کار بچینیم و مثلا اگر فکر میکنیم با اینترنتی شدن، معضلاتی زیاد میشود یا اگر یکسری وزارتخانه هست که قرار است متولی بعضی امور شوند، برای گرفتن همین مجوزها هم ساز و کاری داشته باشیم. اینکه میگویم ساز و کار چون این چیز ثابتی نیست و ممکن است مدام تغییر کند و سیاست گذار میخواهد که وقتی در یک محیط پویا فعالیت میکنیم، آن هم در چنین جامعه پر نوسانی، همزمان با نوسانات به نیازهای جدید بتوانیم پاسخ بدهیم.
این یک چالش روزانه برای ماست و سعی میکنیم به ازای هر مورد یک رفتار خاص نداشته باشیم و تمام این موارد را تبدیل به یک فرایند کنیم. ما با کارآفرینان نباید برخورد قهری داشته باشیم، من در زمانی که در آلونک بودم که کسب و کارهایی را برای املاک ایجاد میکردیم و خیلی از مشکلات ناشی از عدم فهم کسب و کار ما بود، ما مدل املاک را شفاف میکردیم که از طرفی مورد حمایت وزیر مسکن بود و از طرفی پلیس فتا با ما برای مسائل اشتباهی، برخورد میکرد. این آشفته بازار به طور کلی در اکوسیستم وجود دارد اما اگر برخورد به نحو درستی صورت نگیرد، یاس کارآفرینی ایجاد میشود و کسی که در فکر ایجاد یک کسب و کار است به این نتیجه میرسد که یا مانند 95 درصد استارتاپها کارم شکست میخورد و یا اگر هم موفق شوم با چنین معضلاتی روبهرو هستم و کسی حمایتم نمیکند. اینکه قانون گذار یک رگه همکاری را کنار کسب و کارهای نو ظهور ندیده است، اتفاق خوبی نیست و چنین برخوردهایی موجب ریسک گریزی ما میشود.
ممنونم
ارادت